امید نمازی: گفتند نمازی آمریکایی است و با لابی جانشین من را انتخاب کردند، منصوریان و همکارانش می خواهند ذهن مردم را منحرف نمایند - عینکی متفکر

به گزارش عینکی متفکر، سرمربی پیشین تیم فوتبال ذوب آهن گفت: برای جدایی ام از ذوب آهن در بین اعضای هیئت مدیره باشگاه لابی هایی انجام شده بود و هرکدام گزینه هایی برای جانشینی من انتخاب نموده بودند.

به گزارش خبرنگار ورزشی عینکی متفکر , حضور دوباره امید نمازی در فوتبال ایران برای این مربی بین المللی خوش یمن نبود و او حتی نیم فصل نخست لیگ برتر را نیز با ذوب آهن به خاتمه نرساند. دستیار سابق کارلوس کی روش در تیم ملی و نایب قهرمان فصل پیش لیگ برتر در حالی با یکدیگر به بن بست برخوردند که این تیم بعد از آمدن علیرضا منصوریان نیز هنوز سروسامان نگرفته است.

در همین راستا امید نمازی در گفت وگو با خبرنگار عینکی متفکر, ناگفته هایی از حضورش در ذوب آهن را مطرح نموده است که مشروح این گفت و گو را در زیر می خوانید:

عینکی متفکر: حضور شما در ذوب آهن نوید به وجود آمدن روز های خوب برای این تیم را می داد، اما چه شد که همکاری شما با ذوب آهن به ناکامی ختم شد؟

در دو سه سال اخیر صحبت هایی با من از سوی باشگاه ذوب آهن شده بود و بالاخره سال جاری این توفیق حاصل شد که به اصفهان بروم. فکر می کنم کار را با ذوب آهن خوب شروع کردیم، اما متأسفانه در ادامه همکاری های لازم برای تقویت تیم نشد تا باعث شود تیم روال خوبش را طی نکند. تیم با مصدومیت و جدایی چند بازیکن دیگر تقویت نشد و رحیم زهیوی و ارسلان مطهری هم خیلی دیر به تیم اضافه شدند. همین عامل باعث شد تا ما یکسری از نتایجی را که باید می گرفتیم، از دست بدهیم آنهم با وجود اینکه فوتبال خوبی را نمایش می گذاشتیم.

عینکی متفکر: دلیل عدم نتیجه گیری ذوب آهن چه بود؟

آمار ها نشان می دهد که تیم ما از لحاظ مالکیت, تعداد پاس و شوت به دروازه عملکرد بسیار خوبی در بازی ها داشته است و در بازی ها فرصت های زیادی را از دست می دادیم. البته همان طور که باشگاه اعلام نموده است, داوری ها نیز خیلی به ضرر ذوب آهن بوده و تیم ما در هفت هشت بازی از داوری متضرر شده است. به من در ذوب آهن فرصت کافی داده نشد. واقعیت این است تنها کسی که می توانست ذوب آهن را از بحران خارج کند, من بودم، چراکه تیم ما خوب بازی می کرد و می توانستیم با جذب یک بازیکن گلزن به جدول و رقابت بازگردیم.

عینکی متفکر: ذوب آهن با حضور علیرضا منصوریان نیز روی روال نتیجه گیری قرار نگرفته است.

فکر می کنم بعد از جدایی من همه متوجه شده اند که مشکل ذوب آهن کار من نبوده است. مشکل بحران و یکسری مسائل بود که در ذوب آهن وجود داشت. تیم ما همان ابتدا چهار بازیکنش را از دست داد. تبریزی جدا شد و حبیب زاده و حسن زاده نیز دچار مصدومیت شدند و یک بازیکن مان نیز با مشکل سربازی روبرو شد. به هرحال معین است وقتی چهار بازیکن از ترکیب اصلی تیم خارج شوند, این تیم از لحاظ فنی و نتیجه گیری به مشکل می خورد. البته در کنار این مسائل باید کم کاری یکی دو بازیکن را هم اضافه کنیم.

عینکی متفکر: چرا این بازیکنان را کنار نگذاشتید؟

من می خواستم این بازیکنان را از تیم کنار بگذارم، اما باشگاه از من حمایت نکرد. همکاری بین من و مدیریت باشگاه کافی نبود و همه این مسائل دست به دست هم دادند تا این مسائل کار را خراب نمایند. بازهم می گویم اگر ذوب آهن در یکی دو پست تقویت شود, این تیم دوباره به روز های خوبش می تواند برمی شود و روند نتیجه گیری اش را شروع می نماید.

عینکی متفکر: به باشگاه ذوب آهن درخواست داده بودید که محسن مسلمان کنار گذاشته شود؟

درباره این موضوع قبلاً حرف زده شده است. بالاخره بازیکن حرفه ای باید در خدمت تیم باشد و در طول بازی دوندگی بالایی داشته باشد. این نمی شود که در بازی 9 نفر بدوند و یک نفر راه برود. این روی عملکرد تیم تأثیر می گذارد و روحیه تیم را هم خراب می نماید. کم کاری یک بازیکن حتی به تمرینات تیم هم آسیب می رساند. البته من می دانم این موضوع در سایر تیم ها نیز رخ می دهد, چون هنوز در ایران نگرش حرفه ای به فوتبال وجود ندارد.

عینکی متفکر: آیا بعد از جدایی, باشگاه ذوب آهن حق و حقوق و مطالبات تان را پرداخت نموده است؟

در این باره باشگاه ذوب آهن به وظایفش عمل نموده است و مسئله ای خاصی نیست.

عینکی متفکر: مرتضی تبریزی بعد از حضور شما در ذوب آهن به استقلال رفت, آیا شما موافق جدایی این مهاجم بودید؟

حتی می توانید از آذری نیز سؤال کنید. قبل از اینکه قراردادم را با ذوب آهن امضا کنم برای تبریزی مشتری از ایران و خارج وجود داشت. یکی دو تا تیم قطری و البته استقلال هم یکی دو سال به دنبال جذب این بازیکن بودند. همان ابتدا گفتم تبریزی بازیکنی است که در سال های اخیر همیشه 15-10 گل برای تیم به ثمر رسانده و یک بازیکن تأثیرگذار است. همان موقع من با جدایی تبریزی مخالفت کردم، اما در ادامه خود تبریزی با رفتارش نشان داد که نمی خواهد در ذوب آهن بماند. او با من صحبت کرد و گفت باشگاه به من اهمیت نداده است و مدام از جدایی ام حرف می زند و سروصدای انتقال مرا بیرون می دهد. به تبریزی گفتم تو یکی از بهترین بازیکنان تیم هستی، اما او حواسش جای دیگری بود و برای همین به باشگاه اعلام کردم اشکالی ندارد که از فروش تبریزی درآمدزایی کند، اما به شرط اینکه برای او جایگزین بیاورند, چون نمی شود بازیکنی که این همه گل می زند بدون جایگزین از تیم جدا شود. این اتفاق رخ نداد و در هفته هشتم زهیوی به تیم اضافه شد و ITC مطهری نیز در هفته یازدهم صادر شد. این مسائل به تیم ضربه بزرگی زد.

عینکی متفکر: حضور علیرضا منصوریان را در ذوب آهن چگونه می بینید؟

چندین سال است که با منصوریان آشنایی و رفاقت دارم و برای او در ذوب آهن آرزوی موفقیت می کنم. امیدوارم او و همکارانش به دنبال حل مسائل واقعی ذوب آهن باشند نه اینکه بعد از دو هفته حضورشان بگویند تیم در ابتدای فصل بدنسازی خوبی نداشته است. چطور می شود تیمی که بدنسازی خوبی نداشته تا همین بازی آخری که ما حضور داشتیم در 30 دقیقه خاتمهی بازی به تیم حریف فشار وارد کند یا چطور زمانی که تیم 10 نفره بوده موفق به کسب نتیجه تساوی شده است؟ البته در بازی با سپاهان هم ما 10 نفره شدیم و سپاهان خیلی شانس آورد که با ما در این شرایط مساوی نکرد. تیم در همه بازی ها در 30 دقیقه خاتمه بازی فشار زیادی را روی حریفانش وارد نموده است, بعد چطور می شود که می گویند تیم بدنسازی خوبی نداشته است؟ اینها حرف هایی است که می خواهند با آن ذهن مردم را منحرف نمایند. بهتر است کادر فنی جدید به دنبال برطرف مسائل اساسی تیم و جذب بازیکن باشد.

عینکی متفکر: شایعات و حواشی زیادی پیرامون جدایی شما از ذوب آهن به وجود آمده بود. واقعاً چطور شد که باشگاه تصمیم به قطع همکاری با شما گرفت؟

مقصر را باید در جاهای دیگر جست و جو کرد. همان طور که گفتم تنها کسی که می توانست تیم را از بحران خارج کند خود من بودم، اما از بالا و کارخانه فشار روی آذری آوردند که مرا برکنار کند. یکسری فشار ها از طرف رئیس و اعضای هیئت مدیره وارد شد. در بین اعضای هیئت مدیره لابی هایی اجرا شده بود و هرکدام گزینه هایی برای جانشینی من انتخاب نموده بودند. حتی گفتند که نمازی آمریکایی است و مسائل را به سمتی بردند که ربطی به فوتبال نداشت. در نهایت روی آذری برای جدایی من فشار آورند تا جایی که او هم به جایی رسید که صندلی خودش را در خطر دید و تصمیم به قطع همکاری با من گرفت. شرایط به گونه ای بود که آذری نمی توانست دیگر از من حمایت کند.

عینکی متفکر: برنامه کاری آینده تان چیست؟ آیا به آمریکا باز خواهید گشت؟

هفته آینده به آمریکا می روم. دو پیشنهاد کار در این کشور دارم که بعد از آنالیز آنها دوباره در این کشور مشغول خواهم شد.

عینکی متفکر: تجربه دوباره حضور در فوتبال ایران برای شما چطور بود؟

من هیچ وقت ضد کار کردن در ایران نیستم، اما دفعه بعد در ایران به تیمی می روم که بتوانم فلسفه و ایده خودم را پیاده کنم. این کار زمان می برد، چون فوتبال ایران سنتی است و برای تغییر احتیاج به زمان دارد. در ذوب آهن برنامه مان این بود که از تیم های پایه شروع کنیم و تا تیم بزرگسالان همه به یک شیوه بازی نمایند. بازی روی زمین و با سرعت بالا در خط دفاع و حمله. اینها برنامه هایی بود که من در ذوب آهن داشتم، اما اجرای آنها زمان می برد. از آن طرف عناصر کافی نیز برای اینکه به کارمان به درستی ادامه دهیم در این باشگاه وجود نداشت. باید برای اجرای این برنامه ها بستر هم فراهم باشد.

عینکی متفکر: برخی ها اعتقاد داشتند شما باید روش برخوردتان را با بازیکنان جدی و محکم می کردید تا آنها از شما حرف شنوی بیشتری داشته باشند, آیا این نقدها درست است؟

در مدل کاری من داد و بی داد و فحش و ناسزا جایی ندارد. اینکه بخواهم در رختکن سر بازیکن داد بزنم و به آنها فحش بدهم درست نیست، ولی متأسفانه در ایران مد شده طور دیگری با بازیکنان برخورد شود. من همیشه سعی می کردم با بازیکنانم به نحوی صحبت کنم که انگار برادر آنها هستم، اما یکسری در ایران فکر می نمایند که مربی باید با لحن بد با بازیکنان حرف بزند. البته من مسئله ای با اینکه بخواهم با بازیکنان برخورد کنم و یا محکم با آنها صحبت کنم, ندارم اما از آن طرف با لحن بد حرف زدن و فحاشی و فضیحت مخالف هستم و این فرهنگ را اصلاً ندارم. گاهی اوقات محکم صحبت کردن با بازیکن و برخورد با آن جزو وظایف مربی است که من هم این کار ها را انجام می دهم.

عینکی متفکر: اعتراضات به داوری هم در این فصل به حداکثر رسیده است, البته مربیانی هم هستند که داد و فریادشان را بر سر داوران در طول بازی خالی می نمایند.

درست است. در ایران یکسری مربیان به دلیل وجهه و اسم شان می توانند روی داور تأثیر بگذارند. البته این چیزی نیست که فقط در ایران رخ بدهد و مربیان همه کشور ها در کنار زمین به داور اعتراض می نمایند.

عینکی متفکر: تیم ملی ایران, جام ملت های آسیا را پیش رو دارد, فکر می کنید این تیم به چه عنوانی می تواند دست پیدا کند؟

تنها صحبتی که می توانم درباره تیم ملی داشته باشم, این است که برای این تیم در جام ملت ها آسیا آرزوی موفقیت داشته باشم و امیدوارم که این تیم بتواند بعد از سال ها ایران را قهرمان آسیا کند.

عینکی متفکر: اخیراً صحبتی هایی از سوی خواهر همسر شما (لیلا اوتادی) در فضای مجازی منتشر شد که در صحبت های شان نقدها شدیدی به شخص کی روش داشتند. البته برخی دلیل مطرح شدن این نقدها را به نسبت خانوادگی شما با این خانم بازیگر نسبت دادند, این حرف و حدیث ها درست است؟

خیر, ایشان نظر شخصی خودشان را درباره کی روش مطرح نموده بودند و این هیچ ربطی به من ندارد. او طرز تفکر خودش را دارد و من خیلی کم با ایشان صحبت می کنم و حتی می بینمش.